نزدیک به 120 سال از انتشار اولین نشریە کُردی می گذرد: “کُردستان”. روزنامه ای که نه در این سرزمین بلکه در تبعید و در کشور مصر متولد شد و در اروپا به حیات خود ادامه داد. سرانجام “کُردستان” در سال 1909 با فشار امپراتوری عثمانی توقیف و از انتشار آن ممانعت بعمل آمد. علی رغم گذشت بیش از یک قرن از توقیف این روزنامه و بازداشت و تعقیب نویسندگان و موسسین آن، سرنوشت روزنامه نگاران کُرد و نشریات کُردی همچنان بر پاشنه همان دری می چرخد کە بر روی “کُردستان” بستندد.
آنچه در طی قرن گذشته در چهار بخش کُردستان ایران، ترکیه، سوریه و عراق بر فعالان عرصه رسانه گذشته است –علی رغم تفاوت نظام های سیاسی حاکم – تفاوتی ماهوی در شیوههای برخورد و سرکوب وجود ندارد. هریک از این چهار کشور با در پیش گرفتن سیاست انکار و امحاء نه تنها به رسانههای کُردی اجازه نشر ندادند، بلکه همواره بر اساس سیاست یکسان سازی قومی و ملی فضا را بر تمامی عرصههای دیگر فعالیت در جامعە محدود کردند. سیاستی که تا اجرای کشتارهای جمعی، کوچ اجباری و تغیر دموگرافی منطقه نیز پیش رفت.
با درنظر گرفتن کارکرد مضاعف رسانه بر روی جوامع تحت سرکوب و اقلیتهای زبانی، وجود هرگونه صدایی خلافآمد سیاست رسمی حکومتها، عملا کارکرد مقاومت در برابر هژمونی حاکمان را به خود میگرفت. بنابراین رویه غالب سرکوب حداکثری زبانی و عدم صدور مجوز برای نشریات به زبانی غیر از زبان رسمی است. در بسیاری از موارد این حکومتها حتی وجود چنین رسانه هایی را در دیگر کشورها نیز برنتافته و تمام تلاش خود را برای منکوب کردن آنها در پیش گرفتهاند. به عنوان مثال پخش برنامه از بخش کُردی رادیو قاهره در سال 1968 به دنبال فشار و رایزنی مقامات ایران، عراق و ترکیه پس از 11 سال فعالیت متوقف شد. و یا اینکه جمهوری ترکیه از هیچ تلاشی برای متوقف کردن فعالیت بخش کُردی رادیو ایروان فروگذار نکرد. حتی در همین چند سال اخیر کانالهای تلویزیونی مد تیوی، میدیا تیوی و روژ تیوی بر اثر فشارهای ترکیه در کشورهای عضو اتحادیه اروپا تعطیل شدند.
جغرافیای کُردستان به دلیل کشمکش های منطقه ای، بین المللی و نظم نوین تحمیل شده بر خاورمیانه پس از پیمان لوزان، همواره در بحران بوده و هرج و مرج سیاسی و مداخلات منطقه ای و جهانی دست بالا را در ساختارهای سیاسی این جغرافیا داشتهاند. علیرغم فشار فزاینده بحران و عدم ثبات منطقهای بر کُردستان، این بار بە شکل مضاعف بر فعالان سیاسی، مدنی و رسانه ای نیز تحمیل شدە است.
رسانه کُردی برخلاف دیگر رسانههای حکومتی، تحت سرکوب و با توجه به نیازهای جامعه کُردستان متولد شده است: در وهله اول پاسخ به نیاز زنده نگهداشتن زبانی ممنوعه، و در وهله دوم بازتولید مقاومت در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
با نگاهی گذرا به تاریخ جنبشهای کُردستان، میتوان خط تداوم رسانههای کُردی را از فضایی شهری به غیر شهری دنبال کرد. از اوایل سده گذشته تا کنون اوجگیری و رشد فعالیت رسانههای کُردی با افول اقتدار مرکزی در تناسب مستقیمی بوده است. یعنی اینکە هرجا حکومت بنا به هر دلیلی عقب نشسته است، فعالین کُرد عرصه رسانه چند گام به پیش گذاشتهاند.
از یک سو نشریات کُردی برخلاف رسانههای ترکی، فارسی و عربی زبان، طبیعتا از حمایتها و امکانات دولتی بهرمند نبودهاند، و تحت شرایط سرکوب، انکار و تبعیض و با بهرهگیری از امکانات مبتکرانه بر آمده از بطن جامعه کُردی به فعالیت خود ادامه دادهاند. از سویی دیگر این نشریات در فضای اختناق، نه تنها صدای مقاومت مردم کُرد بودهاند، بلکه حتی در قامت تریبونی هر چند ضعیف برای انعکاس صدای دیگر اقلیتها، ستمدیدگان و سرکوب شدگان جامعه ظاهر شده است.
رسانه های کُرد زبان پیش از جمهوری اسلامی
علی رغم تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در دو دهه اخیر، تا کنون اطلاعات مشخص و دقیقی در رابطه با زمان و محل انتشار اولین نشریه کُردی در ایران در دست نیست. محققان پیشتر هفتهنامه “روژی کورد” (به فارسی: روز کُرد) را به عنوان اولین نشریه کُردی در ایران میپنداشتند. هفتهنامهای که در اوایل دهه 1920 و در جریان قیام “اسماعیل خان سمکو” توسط “ملا محمد ترجان زاده” منتشر شده است. اما پژوهشهای اخیر حاکی از آن است که دو نشریه “شهاب ثاقب” و “بیستون” طی سال های 1906 و 1907 و نشریه “تمدن” در میانه سالهای 1903 تا 1905 در کرمانشاه و سنندج اولین نشریاتی بوده اند که در ایران به زبان کُردی منتشر می شده اند.
با این اوصاف تمام نشریاتی که پیش و پس از جنگ اول جهانی به زبان کُردی منتشر شدهاند، در طی بروز بحرانهای منطقه ای و ضعف دولت مرکزی و در جریان قیام های متعدد کُردستان متولد شدهاند. اگرچه عمر این نشریات پس از بازگشت مجدد ثبات، بسیار کوتاه بوده است. در جریان جنگ جهانی دوم و پیش و پس از اعلام جمهوری کُردستان نیز چندین نشریه به زبان های کُردی منتشر شد که از آن جمله میتوان به “روزنامه کُردستان” ارگان مطبوعاتی حزب دموکرات کُردستان ایران اشاره کرد. انتشار این نشریه دوزبانه (کُردی-فارسی) پس از سقوط جمهوری کُردستان چندین سال متوقف شد.
پس از جنگ جهانی دوم و تثبیت قدرت محمد رضا شاه پهلوی تا اواخر سال های دهه 30 شمسی هیچ نشریه و رسانه کُردی در ایران فعالیت نمی کرد. بسیاری از فعالین سیاسی و روزنامه نگاران کُرد به دلیل وضعیت موجود به خارج از مرزهای ایران گریخته و شماری از آنها در رسانه های کُردی دیگر کشورها مشغول به فعالیت بودند. با این اوصاف دولت ایران در سال 1331 بخش کُردی رادیو سنندج را برای کاهش انتقادات و کم کردن نارضایتی های عمومی تاسیس کرد که بعدها بخش های کُردی رادیو تهران، کرمانشاه، ارومیه و خراسان نیز به آنها اضافه شد. نکته حائز اهمیت این است که هیچ نشریه ای اجازه فعالیت و نشر به زبان کُردی را نداشت و تنها در اواخر دهه چهل و پس از سرکوب های گسترده در کُردستان هفته نامه ای به نام “کُردستان” در تهران تاسیس شد که گستره انتشار آن تنها سفارت خانه کشورهای خارجی و وزارت خارجه بوده است.
بسیاری از روزنامه نگاران و نویسندگان کُرد پیش از انقلاب ایران به اتهام عضویت در گروه های مارکسیستی و مخالف نظام شاهنشاهی بازداشت و سال های مدیدی را در زندان سپری کردند.
انقلاب و جمهوری اسلامی
با پیروزی انقلاب در ایران و گشایش فضای سیاسی، نشریات متعددی به زبان کردی انتشار یافتند. پس از چند سال جمهوری اسلامی تثبیت شد و مترصد عقب نشینی احزاب کومله و دمکرات به روستاها و مناطق کوهستانی، تمام این نشریات توقیف شدند. البته تعدادی از آنها در کوهستان و یا خارج از ایران و با حمایت این احزاب کُرد به انتشار خود ادامه دادند. پس از پایان جنگ ایران و عراق و باز شدن محدود فضای سیاسی، بسیاری از فعالان عرصه رسانه سعی کردند که با استناد به اصول اجرائی نشده قانون اساسی اقدام به انتشار نشریات قانونی به زبان کُردی کنند.
حکومت ایران طی سال های اخیر – به دلیل افزایش کانال های ماهواره ای کُردی در اروپا و اقلیم کُردستان- برای هر استان کانال رادیو و تلویزیونی احداث کرد. اما این رسانهها – بر اساس بخش نامه های داخلی صدا و سیمای جمهوری اسلامی- باید 40 تا 50 درصد برنامه های خود را به زبان فارسی تولید کنند.
از اواخر دهه 1370 شمسی با روی کار آمدن دولت اصلاحات، فضای مطبوعاتی کل کشور متحول شد. طی آن چند سال در کُردستان دهها هفتهنامه و روزنامه اجازه انتشار یافتند. اما همزمان و شاید اندکی پیش از رسانه های سراسری خزان مطبوعات کُردستان شروع شد. تنها در چند سال بیش از بیست هفته نامه، روزنامه، فصل نامه و مجله کُردی در کُردستان توقیف شدند: نشریاتی از جمله آسو، کرفتو، پیام مردم، پیام کُردستان، آشتی، روژهلات، هاوار، راسان، دیدگاه، روژامه، راڤە و آینه. این رسانهها توسط هیات نظارت بر مطبوعات و دستگاه قضا و بر اساس اتهام هایی نظیر “اقدام علیه امنیت ملی از طریق انتشار مطالب خلاف واقع و تبلیغ علیه نظام، ارتباط با کشورها خارجی و جریان های معاند” توقیف شدند. علاوه بر نشریات توقیف شده، شمار زیادی از نشریات دانشجویی کُردی نیز طی این سالها با اعمال فشار نهادهای امنیتی لغو امتیاز و توقیف شده اند.
از سوی دیگر علی رغم صراحت قانون مطبوعات در خصوص برگزاری دادگاه های ویژه مطبوعات به صورت علنی و با حضور هیات منصفه، اکثر این نشریات کُردی بدون برگزاری چنین دادگاههایی و صرفا به حکم هیات نظارت بر مطبوعات لغو امتیاز شده اند. امتیاز شماری از نشریات نیز در دادگاه های غیر علنی و بدون حضور هیات منصفه لغو شده است.
جدای از توقیف فله ای نشریات کُردی در کُردستان بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای نیز به دلیل فعالیت های خود با اتهام هایی چون “اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی، ارتباط و عضویت در گروه های معاند جمهوری اسلامی ایران، سیاه نمایی” تحت تعقیب و بازداشت قرار گرفتە و نهایتا روانه زندان شده اند.
این رسانهها دائما از سوی نهادهای امنیتی در خصوص پرداختن به مسائل سیاسی کُردستان به شدت تحت فشار بوده و در چنین مواردی نیز دچار خودسانسوری می شوند. در سال 2007 پس از آنکه مقامات استان کُردستان نتوانستند از طریق مراجع قضایی هفته نامه کرفتو را توقیف کنند، با بهره گرفتن از اختیارات هیات نظارت بر مطبوعات استان کُردستان این نشریه را به بهانه “انتشار نامنظم” توقیف کردند. بهانهای که به طریق اولی نشان دهنده عدم حمایت کامل حکومت از چنین معدود رسانههای باقی مانده است.
هم اکنون دست کم چهار تن از روزنامه نگاران کُرد “محمد صدیق کبودوند، عدنان حسن پور، خسرو کردپور و مسعود کردپور” تحت بازداشت و در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند. در طی 10 سال گذشته دست کم 50 روزنامه نگار و فعال رسانه ای کُرد به دلیل فشار نهادهای امنیتی ایران را ترک کرده و به دیگر کشورهای منطقەای یا اروپایی و امریکایی پناه شدهاند.
فضا و قوانین امروزی حاکم بر روزنامهنگاران و رسانههای کُردستان، در ماهیت تفاوتی با سرنوشتی که “مقداد بدرخان” موسس اولین روزنامه “کُردستان” در بیش از یک قرن پیش با آن مواجه شد، نکرده است. مساله کُردستان همچنان یکی از پیچیده ترین مسائل خاورمیانه است و کماکان با دیدی امنیتی به رخدادهای برخواسته از بطن این جامعه نگریسته می شود. به تبع آن فعالین رسانه ای و روزنامه نگارانی که سعی میکنند با تمام موانع بە رسالت مطبوعاتی خود جامه عمل بپوشانند، با سد نگاه امنیتی روبرو شده و خود نیز به قربانیان چنین فضایی مبدل می شوند.
عمار گلی– عضور شورای سردبیری پایگاه خبری و تحلیلی روژ (www.nnsroj.com)